کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: شعر
موضوعات

اشعار



مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام

شاعر : محسن حنیفی     نوع شعر : مدح و مرثیه     وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع     قالب شعر : غزل    

خونت بـنا را بر کـرامت می‌گذارد            بر گـردنِ شـمـشـیر مـنّت می‌گذارد

این جمله‌ها که گفته شد وقت وداعت            بـر دوش تـو بـار نـبـوّت می‌گـذارد


می‌خواست رویت را نبوسد وقت رفتن            اما مگـر که این شـباهت می‌گـذارد

تو مـاه رفـتی؛ مـاهـپاره باز گـردی            با تیغ وحدت سر به کثرت می‌گذارد

قطعه قطعه ارباً اربا ... نه نه این لفظ            سرپوش بر روی مصیبت می‌گذارد

از تو هـزاران آه مانده در بساطش            روی عـبا نوبت به نـوبت می‌گذارد

: امتیاز

مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام

شاعر : سیدپوریا هاشمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

مجلس ختم حسین است! علی محتضر است!            داغ جـان دادن اولاد به قـلـب پـدر است

این علی نیست فقط احمد و حیدر هم هست            روضه‌اش بین محرم رمضان و صفر است


یا پـسـر مُـرده شـده یـا که بـرادر مُـرده            هرکجا دیدی اگر دست کسی بر کمر است!

پُـر شـده کـل بـیـابـان ز عـلی بن‌ حسین            این پسر دیگر ازین‌ لحظه هزاران‌ پسر است

سر زخمش سر مولاست که‌رفته به سجود            پهلویش‌ پهلوی زهراست که در پشت در است

یک طرف تیغ زیاد و طرفی نیـزه زیاد            یکطرف کم‌شده و یکطرفش بیشتر است

در عـبا قطعه به قطعه علی اکبر چـیدند            یا که در طشت حسن اینهمه پاره جگر است

ای جـوانـان بـنی هـاشـمی آمـاده شـویـد            که دگر‌ مـوقـع تـشیـیع تن دو نفـر است

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

پُـر شـده کـل بـیـابـان ز عـلی بن‌ حسین            سه پسر دیگر ازین‌ لحظه هزاران‌ پسر است

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و همچنین عدم رعایت توصیه‌های علما و مراجع حذف شد، در بحث غارت معجرها دو نکته مهم باید مورد توجه قرار بگیرد ۱ـ موضوع غارت معجر بر فرض بر اینکه صورت گرفته باشد با آنچه متاسفانه بصورت عام در اشعار آورده می‌شود بسیار متفاوت است، لازم است بدانیم در عرب آن زمان قسمتی از حجاب زنان (معجر)، پارچه‌ای بوده که در مقابل صورت قرار می‌گرفته و این جزء حجاب بوده است؛ همچنان‌که هم اکنون نیز در عراق، عربستان و بسیاری از کشورهای اسلامی این‌گونه حجاب دارند، از این‌رو حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در خطبه‌اشان در مجلس یزید فرمودند: وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ؛ دختران سول خدا را با صورت باز، شهر به شهر در معرض دید مردم قرار دادی! لذا آنچه در غارت معجرها مطرح است حذف این روبند صورت‌ها بوده است نه اینکه نعوذ بالله اهل بیت کشف حجاب شده‌اند همچنان که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها هم بر همین موضوع اشاره می‌کنند که خود این نیز مصیبت بسیار بزرگ و دردناکی است ۲ـ گفتن و یادآوری غارت معجرها حتی در حد همان روبند صورت شایسته و سزوار اهل بیت نیست!!!  آیا اگر خود ما روزی ناموسمان به هر دلیلی همچون باد و... برای لحظاتی نتوانند حجاب خود را حفظ کنند آیا دوست داریم که یکسره به ما متذکر شوند که در فلان روز چادر خواهر، مادر و یا همسرمان را باد برده و ....  آیا ما از تکرار این حرف ناراحت نمی‌شویم؟؟ پس به هیچ وجه شایسته نیست این فاجعۀ تلخ را حتی بر فرض صحت آن بازگو و تکرار کنیم!!!

صحبت مـعـجـر زینب شـد و پـا شـد آقا            چه کند؟زینب کبرای حرم در خطر است

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام

شاعر : سیدپوریا هاشمی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل قالب شعر : مثنوی

خــدا بـا تـو زبـانـزد آفــریــده            عــلـی را در مـحــمـد آفـریـده

به چشمان تو نـور حیدری داد            به تو ظـرفیت پـیـغـمـبری داد


حـیا را معـنی و مـفـهـومی آقا            به معصومین قسم مظلومی آقا

به خَلق و خُلق و منطق مصطفایی            بنـفـسی انت تـو اربـاب مـایـی

 کـریـم بن الـکـریم عـالـمـیـنی            تو ابن المـجـتـبی ابن الحسینی

بـرو مــیــدان ولی آرام بــابــا            تـوانی نـیـست در پـاهـام بـابـا

بزرگت کـرده‌ام‌ پـیـشم بـمـانی            تـرحـم کـن بـه این قـدّ کـمـانی

قــدم‌ بــردار‌ پـیـشـم نـازنـیــنـم            الـهـی داغ قــدّت را نــبـیــنــم

علی خـیلی دلم‌ غـم دارد اینجا            هـزاران ابن‌ ملـجـم دارد اینجا

نـبــیـنـم زیـر پـا افـتــادنـت‌ را            هـجـوم‌ گـرگـهـا روی تـنت را

مـبـادا پـیـکـر تو خـسـتـه باشد            دو چشم اسب را خون‌ بسته‌ باشد

امان از کـینه‌های بدر و خـیبر            می‌افتی بی‌هـوا از اسب با سر

الـهـی چـون‌ قـبـالـه تا نـبـاشی            عـلی جانم! صد و ده تا نباشی

الـهی افت و خـیزت را نـبـیـنم            و جـسم ریز ریـزت را نـبـیـنم

نمی‌خواهم‌ ببـینم‌ صف کشیدند            اذان گـوی مرا حـنجـر بریـدند

تو را بـیـن عـبـا بـایـد بـچـیـنـم            به هرجا بنگرم روی تو ببـینم

نشو راضی که در این دشت و هامون            بیاید خـواهرم از خـیمه بیرون

فرو رفته در این تن جوشن تو            پـدر تـشـیـیع شد با رفـتـن  تو

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل ایراد محتوایی پیشنهاد می‌کنیم بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ زیرا عصمت مختص 14 معصوم است

حـیا را معـنی و مـفـهـومی آقا            به معصومین قسم معصومی آقا

ابیات زیر در تمام سایت‌ها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» بصورت زیر آمده است که احتمالا اغلاط تایپی است و موجب بر هم خوردن وزن، آهنگ و معنای شعر شده است، لذا جهت رفع نقص اصلاح گردید

به خَلق و خُلق و منطقی مصطفایی            بنـفـسی انت تـو اربـاب مـایـی

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام

شاعر : احمد شاکرى نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

تمام غـیرت من زیر دست و پـا مـانده            دوبـاره دسـت دلـم غـرق ربّـنـا مـانـده

کبوترانه تو هم پر زدى و عشق شدى            نگـاه حـسرت من بـین روضه‌ها مانده


براى فـاتحـه‌خـوانى زبـان نمی‌چـرخد            امان بُریـده ز من باز بغـض وامـانـده

زمانه بى تو عزیزم چه زود پیرم کرد            زمانـه بعـد تو اصلا بـگـو چـرا مانـده

ببین چه لشکر ما بى تو سوت و کور شده            چـرا صـداى تو در سـیـنۀ تو جا مانده

شبیه مـادرمان سیـنـه‌ات ترک خـورده            دوبـاره در غـم سخـتى قـدم دوتا مانده

بـلـنـد قـامـت مـن روى خـاک افـتـادى            پدر نشـسـته و یک جسم در عـبا مانده

نفس بکـش پسرم تا که جان بگیرم من            هـنوز روضـۀ سـلـطان کـربـلا مـانـده

هـنـوز درد غـریـبـى هـنـوز تـنـهـایـى            هـنـوز اشـک یـتـیـمـى بـچـه‌ها مـانـده

به وسعت هـمۀ دشت جا به جا شده‌اى            چگونه خـیـمه برم پـیکـرت کجا مانده

بـلـنـد شـو پـسـرم تا نـبـیـنـم عـمـۀ تـو            میـان حـجـمۀ یک مـشت بی‌حـیا مانده

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انطباق مطالب با روایات مستند و معتبر و انتقال بهتر معنای شعر، بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید زیرا در مقاتل معتبر تصریح شده قبل از رسیدن سیدالشهدا عليه‌السلام حضرت علی اکبر به شهادت رسیده بودند؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

نفس بکـش پسرم پا زمین مکـش اکبر            هـنوز روضـۀ سـلـطان کـربـلا مـانـده

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام

شاعر : رضا رسول زاده نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

بر زمین جـز بدن پـرپـر تو نیست علی            گوشه‌ای جمع چرا پیکـر تو نیست علی

نفس آهسته بکش، دور و برت لاله نکار            غیر خونابه که در حنجر تو نیست علی


خواستم بوسه زنم بر تن زخـمی شده‌ات            جای سالم که ز پـا تا سر تو نیست علی

عمه‌ات هـست برای من و تو گـریه کند            خوب شد کرب و بلا مادر تو نیست علی

بس که تغـییر نمودی به خودم می‌گویم:            این به خون خفته علی اکبر تو نیست، علی

: امتیاز

مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام

شاعر : محسن حنیفی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلین قالب شعر : غزل

گرفته دست‌های خیمه دامان جوانش را            علی که میرود پس خیمه داد از دست جانش را

پسر طاقـت ندارد تا ببـیـند اشک بابا را            پدر طاقت ندارد رفـتن سرو روانش را


نوای العطش از عمق جان علقمه برخاست            میان کـام بـابـا می‌گـذارد تـا زبـانـش را

عنان مرکبش رفت از کف روح الامین بالا            به دست نیزه بخشیده است انگاری عنانش را

پدر بی تاب چون ابربهاری؛ اشک می‌ریزد            به چشم خویش دیده برگ ریزان خزانش را

پدر از چشم هایش پیش او دُرّ نجف می‌ریخت            بشوید تا عقیق سرخ اطراف دهانش را

پدرصورت به صورت میگذارد روضه میخواند            پسرهم می‌دهد دق ؛ ذرّه ذرّه روضه خوانش را

اذان ظهر معـمولا مناره اشک می‌ریزد            به روی نیزه وقتی سردهد اکبراذانش را

: امتیاز

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام

شاعر : رضا رسول زاده نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

وقتی که پیکـر پسـرم تکّه تکّه شد            آهی کـشیدم و جگـرم تکّه تکّه شد

تـاریکـی آسـمـانِ امـیدِ مرا گـرفت            تـنها سـتـارۀ سـحـرم تکّـه تکّـه شد


درهم شکست تا که ستون خیام من            قلب تـمـام اهـل حـرم تکّـه تکّه شد

این جذر و مد نیـزه امان مرا بُرید            اکـبـر مـقـابل نـظـرم تکّـه تکّه شد

این ریز ریز ریخته روی زمین علی است!؟            زینب بـیـا، پـیامـبـرم تکّـه تکّه شد

دیدم شکاف پهلو و رفتم به پشت در            تـا مـیـوۀ دلـم به بـرم تکّـه تکّه شد

: امتیاز

مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام

شاعر : رضا رسول زاده نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

بر کـینه‌های کهنه ز حـیدر اضافه شد            به بغـض ها ز فـاتح خـیـبر اضافه شد

تا گـفت علی؛ مـنم نـوۀ مـرتضی علی            دیدم که چـله چله به لشکـر اضافه شد


هر کس که تیر و نیزه و شمشیر و سنگ داشت            بر حـلـقـۀ محاصره یکـسر اضافه شد

هی تیغ تیغ تیغ! عجب جذر و مدی است!            هی زخم زخم زخم به پیکر اضافه شد

وقتی که پهـلویش هـدفی راه دست شد            بر داغ او مـصیـبت مـادر اضـافـه شد

یک نـیـزه آخـر از بـدن او جـدا نـشـد            عضوی جـدید بر تن اکـبـر اضافه شد

جز هلهـله به گـوش صدایی نمی‌رسید            که نـاله‌های زینب مضطـر اضافه شد

: امتیاز

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام

شاعر : موسی علیمرادی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

در کنار نعش تو چـشمم سیاهی می‌رود            از شب عمرم چراغ صبحگاهی می‌رود

تا که دیدم ارباً اربا گـشته‌ای ای نازنین            جان من از پیکرم خواهی نخواهی می‌رود


تیغ ابرو و صف مژگان تو از دست رفت            می‌روی و از برم گـویا سپاهی می‌رود

در یم خون تکه‌هایت مثل ماهی می‌پرند            دست و پا که می‌زدی هر تکه راهی می‌رود

مثل کوهی بودی و از بس که غارت شد تنت            سوی خیمه از تو چندین برگ کاهی می‌رود

بر سرت تاجی است از خون و عبا تخت روان            گل بریزید اکبرم بر تخت شاهی می‌رود

یک علی رفته به میدان صد علی برگشته است            از شماره پاره‌ها چـشمم سیاهی می‌رود

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل ایراد روایی پیشنهاد می‌کنیم به منظور انطباق بیشتر با روایات معتبر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید زیرا در مقاتل معتبر تصریح شده است که قبل از رسیدن سیدالشهدا عليه‌السلام حضرت علی اکبر به شهادت رسیده بودند؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

این چنین که پیش چشمانم علی جان می‌کنی            جان من از پیکرم خواهی نخواهی می‌رود

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام

شاعر : رضا قاسمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : غزل

تا که عـقابت با سوارِ خویش، پر زد            طوفانِ پائـیزی به بـاغ من ضرر زد

آه ای امیـد خـیمه‌ها!؛ وقـتی که رفتی            افتاد، از پا زینب و دسـتی به سر زد


بالا بـلـنـدم!؛ کـاش مـی‌بـسـتی نـقـابی            چـشمِ حـرامی‌ها تو را آخـر نظـر زد

ای سَروِ گـلزارم؛! خـمیدم تا که دیدم            گلچین؛ عصای پیری‌ام را با تبـر زد

»اولادُنا اَکـبادُنا» تفـسیرش این است            هر زخمِ تو؛ زخمِ عمیقی بر جگر زد

آییـنـۀ من!؛ بـا شکـستِ تو شـکـسـتـم            هر کس تو را زد؛ ضربه‌ای هم بر پدر زد

با هر رجز تا اینکه گفتی نام خود را            با بغض حـیدر؛ دشمنت هم بیشتر زد

ای کـاش، دیگـر هـیچ بـابـایی نـبـیـند            این آتـشـی کـه بـر دلـم داغ پـسـر زد

جان خودم را می‌دهـم؛ اما تو برگـرد            ای کاش می‌شد؛ چون به جان تو می‌ارزد

: امتیاز

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه‌السلام

شاعر : امیر عظیمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

تو کیستی که پدر اینچنین اسیر تو شد            جوان تـرین قـبـیله، قـبـیله پیـر تو شد

اذان بگـو که اذانت دل از بـلال ربود            صفا بـده به نـمازم، نـماز گـیر تو شد


تو می‌روی به سلامت، دعام پشت سرت            نگـاه عـمـۀ تو جـوشـنِ کـبـیـر تـو شد

برای العـطـشت، کـام تـشـنۀ من و تو            ببین بـرادرم عـباس سـربـزیـر تو شد

چقدر دور و بر تو شـلـوغ شـد نـاگـاه            چقدر دست اجـل راهی مـسـیر تو شد

چه آمده به سر من که خواهـرم زینب            ز خیمه آمده بیرون و مستجـیر تو شد

چه آمـده به سـر تـو، عـلـی اکـبـر من            کنار این تن پرپـر، حـسین پـیر تو شد

برای بدرقـۀ شـرحـه شـرحۀ جـسـمت            ببین پـیـمـبر خـاتـم عـبـابـگـیـر تو شد

: امتیاز

مناجات ماه محرمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه

شاعر : محمدجواد شیرازی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

غـافـلم، بـاز خـبـردارم کن            یوسف فـاطمه، بـیدارم کن

بـار سنـگـیـن گــنـاه آوردم            از سر لطف، سبک بارم کن


ای طبـیـبی که پی بیماری            نظـری بر دل بـیـمارم کن

آمدم تـوبه کـنم، پـاک شوم            مهربان، خالی از اغیارم کن

کمکم کن نروم سمت گـناه            با کتک هم شده وادارم کن

بین عـشاق حسین بن علی            بی‌بـهـایم، تو بـهـادارم کن

آمـدم بین عـزا جان بـدهـم            کـشـتـۀ قـافـلـه سـالارم کن

وسـط گـریه، میان روضه            لحـظه‌ای لایـق دیـدارم کن

بر غـم ذبح عـظـیم اصغـر            تا خود حـشر گرفـتارم کن

: امتیاز

مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیه‌السلام

شاعر : محمدجواد شیرازی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : فاعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : مثنوی

مـادری بین خـیـمه غمگــین بود            سرش از شـرم رو به پائـین بود

پـیـش چــشـمـان بـانــوان حــرم            دیـده‌اش پـر شـد از نـم و شـبـنـم


بـانـویـی که دگر نـظـیـر نداشت            کودکش تشنه بود و شیر نداشت

دست خود را تکان تکان می‌داد            کودکش تشنه داشت جان می‌داد

چـه کــنــد بـا دل گـرفــتـارش؟!            داد دســت رقــیــه گـــهـــوارش

پــیـش او هــم عـلــی نـشـد آرام            زیـنـب آمـــد ولــی نـــشـــد آرام

کـودکی زیـر لب در آن مـحـفـل            گـفـت با گـریـه یــا ابــوفــاضـل

آه، از شــرم ســاقــی تــوحــیــد            پـیـکـرش بـیـن عـلـقـمـه لـرزیـد

نـاگـهــان نــور مـشـرقــیـن آمـد            پــدرش حــضـرت حـسـیـن آمـد

عــمــه گـهــواره را بـه آقــا داد            بــه دل مــــادرش تــــســـلا داد

گـفـت: او هم دلاوری شده است            تـشـنۀ جـام کـوثـری شـده اسـت

رفـت آقـا بـه سـوی آن لـشـکــر            رفـت در روبــروی آن لـشـکـر

گفت: این طفل را چه تقصیر است            دست او نه کمان نه شمشیر است

آتــشـی بــر دل فــلـک خـــورده            لـبـش از تـشـنـگی ترک خورده

نیـست کـس تا دوای او بـدهـد؟!            جــرعــه آبـی بــرای او بــدهــد

طـفــل خـود را گـرفـت بــالاتـر            عـمـر سـعـد بود و یک لـشـکـر

بـیـن شـان سـخـت ولـولـه افـتـاد            نـا گـهــان یــاد حـرمـلــه افــتــاد

گفت: برخـیز و صیـد کن در دم            با سه شعـبه تو هـر دو را با هم

قلب کون و مکان شراره گرفت            تیر را سـوی شیرخـواره گرفت

تــیــر از چــلــۀ کـمــان رد شـد            در حــرم حـال مــادرش بـد شـد

دسـت و پـا زد مـیـان آغـوشـش            ذبـح شد بچـه گـوش تا گـوشـش

سـر اصـغـر مـیـان یک دسـتـش            پـیکـرش شد از آن یک دسـتـش

روضه، مـافـوق هر تـصور شد            پـدر از خـون مـحاسـنـش پر شد

عرش را داشت شعله ور می‌کرد            مـتـحـیــر بـه او نـظـر مـی‌کـرد

این همه اظـطـراب را چه کند؟!            مانـده حالا ربـاب را چه کـنـد؟!

در عـبا گرچه طـفـل پنـهـان بود            خـونِ زیـر عـبــا نـمـایــان بــود

بیش از این بین این مسـیر نماند            پیکرش را به پشت خیمه رساند

وای از نــالــۀ مــهــیـب ربــاب            وای از غـربـت عـجـیـب ربـاب

رفت خـیمه، نه این که دل بکـند            خـواست گهـواره را تکـان بدهد

از دلـش غـصه بی گـمـان نرود            بعد از این زیـر سـایه بان نـرود

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن خندیدن علی اصغر در آخرین لحظه تغییر داده شد، موضوع خنده حضرت علی اصغر عليه‌السلام در لحظۀ شهادت در هیچ کتاب معتبری نیامده است و این موضوع در قرن سیزدهم برای اولین بار و بدون هیچ استنادی در کتاب مُحْرِقُ القُلوب تحریف شده است ( علما و محققیق کتاب مُحْرِقُ القُلوب را جزء کتب معرفی تعریف و تعیین کرده اند) ضمناً موضوع تیر سه شعبه نیز مستند نیست. جهت کسب آگاهی بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه فرمائید و یا در همین جا کلیک کنید

طـفـل خـنـده بـه روی لـب آورد            روی دسـت پــدر تـلــظـی کـرد

شهادت حضرت علی اصغر علیه‌السلام

شاعر : امیر عظیمی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

تا از افـق جـمـال حـسین آفـتـاب کرد            سنگ سـیـاه جـان مـرا دُرّ نـاب کـرد

من کال بودم و نرسیـده به بزم عـشق            دست حـسین قـورۀ دل را شراب کرد


اینکه حسین خـواند مرا نوکر خودش             در حق من بدون تعارف ثـواب کرد

روزی خیال تشنگی اش از سرم گذشت            لب های خشک او جگرم را کباب کرد

سقا کـنـار عـلـقـمـه از غـصه آب شد            از بس سکینه پیش عـمو آب آب کرد

می‌دانی از چه ولوله افـتاد در حـرم؟            بغض رباب حال حرم را خراب کرد

گهواره، طفل، تیر‌ یل افکن، رباب، آب            با شیعه هر چه کرد غم این رباب کرد

اصلاً بـرای تـشـنگی شـیعـیان حـسین            رو زد به آب، حرمله او را جواب کرد

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن موضوع تیر سه شعبه تغییر داده شد. جهت کسب آگاهی بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه فرمائید و یا در همین جا کلیک کنید

گهواره، طفل، تیر‌سه‌شعبه، رباب، آب            با شیعه هر چه کرد غم این رباب کرد

مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیه‌السلام

شاعر : سیدپوریا هاشمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول مفاعلن فعولن قالب شعر : غزل

در عـرش خـدایِ حـیّ داور            مکـتوب شدست با خـط زر

شـد دین خـدا رهـین اربـاب            شـد کـربـبلا رهـیـن اصغـر


نـوزاد ولـی بـزرگ تـاریـخ            شیرخواره ولی حسین دیگر

هرچند که کوچک ست دستش            صدها گره وا کند به محشر

در آل عـلی همه بـزرگ اند            مـانـنـد عـلـیِ اکـبـر اکـبـر!

در قـافـلـۀ حـسین خـورشید            بر خـیـمه گه ربـاب محـور

اول ز هــمــه قــیــام کــرده            هـرچـنـد رسـیده است آخـر

یک خطبه بدون حرف خوانده            شرحـش بشود هـزار مـنـبر

تـا دیــد غــریــبـی پــدر را            آمــادۀ رزم گـشـتـه بـا سـر

خـشکی لـبش عـزای زینب            بـد خــوابـی او بـلای مـادر

امـروز ولـی بـه دست بـابـا            بـا دیـدۀ تـر زده به لـشـگـر

برخـواسته حـرمله به قـصد            پـاشـیـدن حــنـجـر کـبــوتـر

یا رب چه کـنـد حـسین حالا            تـیـرسـت بـه قـد او بـرابـر!

اوضاع سر از گـلوش بدتر            اوضاع گـلـو ز سـیـنه بـدتر

قــنـداق مـزاحـم پــرش شـد            تـا کـه بـزنـد دوبـاره پـرپـر

ای کـاش کـه تـا ابـد نـیـایـد            مردی بشود خجـل ز همسر

: امتیاز
نقد و بررسی

با توجه به اینکه تصریح بر شش ماهه بودن در کتب تاریخی متقدم و معتبر نیامده است و این موضوع برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ذخیرة الدارین آمده است لذا بیت زیر تغییر داده شد، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

نـوزاد ولـی بـزرگ تـاریـخ            شش ماهه ولی حسین دیگر

بیت زیر به دلیل تحریفی بودن داستان جعلی افتادن حضرت علی اصغر از گهواره و ... تغییر داده شد

تـا دیــد غــریــبـی پــدر را            افـتــاد ز گـاهــواره بـا سـر

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیه‌السلام

شاعر : محمدجواد شیرازی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

تشنه شدی و ساقۀ شعـله‌ورت شکـست            چون چوبِ خشک هر دو لب لاغرت شکست

هر سـو دویـد مـادر تو زمـزمی نـبـود            طفل ذبیح خیمه، دل هاجـرت شکـست


با گـریۀ تو هـر دویـمان آب می‌شـویـم            با گریه‌ات غرور پدر مـادرت شکست

نامت علی است، محترمی مثل مرتضی            این احـترام، ارثـیـۀ حـیـدرت شـکـست

می‌خـواسـتم برای تو کـاری کـنم، نـشد            خیلی دلم برای دو پـلک ترت شکـست

تا باد تـیر حـرمـلـه از چـلـه‌اش گذشت            مانند یاس خشک شده حنجرت شکست

این حجـم تیر کـل تنت را گـرفته است            مانـند مـادرم هـمـۀ پـیـکـرت شـکـست

خون گلوی تو به روی صورت من است            از بس که بی هوا قدح کوثرت شکست

با فکـر پـاسـخی که بگـویم بـه مـادرت            بُهتم کنار جسم و تن بی سـرت شکست

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن موضوع تیر سه شعبه حذف شد. جهت کسب آگاهی بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه فرمائید و یا در همین جا کلیک کنید

تیـزی یک پـر از سه پـر تـیـر، ذره‌ای            بر بازویت کشید، عزیزم پرت شکست

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر حذف شد، موضوع خنده حضرت علی اصغر عليه‌السلام در لحظۀ شهادت در هیچ کتاب معتبری نیامده است و این موضوع برای اولین بار در قرن سیزدهم و بدون هیچ استنادی در کتاب مُحْرِقُ القُلوب تحریف شده است ( علما و محققیق کتاب مُحْرِقُ القُلوب را جزء کتب معرفی تعریف و تعیین کرده اند)ضمناً موضوع تیر سه شعبه نیز مستند نیست. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

حالا که می‌روی ز چه لبخند می‌زنی؟!            قد مـرا هـمـین نـظـر آخـرت شـکـست

زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیه‌السلام

شاعر : قاسم نعمتی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

از عطش مستی و در سینه شَرَر داری تو            گریه سر کرده‌ای و حالِ دگر داری تو

ظاهراً دستِ تو بسته است در این قنداقه            بال، واکرده‌ای و عـزمِ سـفـر داری تو


سر کـشیدی که ببـیـنـند و گلو را بزنند            ای جگر گوشۀ من بسکه جگر داری تو

بـی زره آمـده‌ای حــیـدرِ در گـهـــواره            نه به کف، تیغ گرفتی نه سپر داری تو

حرمله عـقدۀ خود را سرِ تو خالی کرد            ارثی از محـسن و افـتـادنِ در داری تو

بی هوا حنجرِ تو پاره شد و خون پاشید            کِی، تـوانِ لگـدِ تـیـرِ سه پـر، داری تو

من سـرِ تـشنکیِ تـو به هـمه رو زده‌ام            پسرم جـای، در این قـلبِ پدر داری تو

با چه روئی پـسرم سوی حـرم برگردم            مـادری دلـنـگـران، دیـدۀ تر، داری تو

خـونِ تو کـارِ عـلـمـداریِ عـبـاس کـند            با همین پیکرِ بی‌سر شده، سرداری تو

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن خندیدن علی اصغر در آخرین لحظه تغییر داده شد. موضوع خنده حضرت علی اصغر عليه‌السلام در لحظۀ شهادت در هیچ کتاب معتبری نیامده است و این موضوع برای اولین بار در قرن سیزدهم و بدون هیچ استنادی در کتاب مُحْرِقُ القُلوب تحریف شده است ( علما و محققیق کتاب مُحْرِقُ القُلوب را جزء کتب معرفی تعریف و تعیین کرده اند) ضمناً موضوع تیر سه شعبه نیز مستند نیست. جهت کسب آگاهی بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه فرمائید و یا در همین جا کلیک کنید

حنجرت پاره شده باز به من می‌خـندی            ز پـریـشـانیِ حـالـم کـه خـبـر داری تو

بیت زیر به دلیل مستند نبودن تحریفی بودن حذف شد؛ همانگونه که بسیاری از علما و محققین همچون علامه بیرجندی؛ شیخ عباس قمی و .... در کتب کبریت احمر (ص ۱۴۱) منتخب التواریخ ( ص ۲۲۴) مقتل تحقیقی (۲۲۹) پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا (ص ۲۴۰) و .... تصریح کرده اند موضوع نبش قبر و سر به نیزه زدن حضرت علی اصغر صحت ندارد و تحریفی است!! این قصۀ جعلی و ساختگی برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ریاض القدس آن هم بدون هیچ استنادی تحریف شده است « کتاب ریاض القدس توسط علما و محققین تاریخی جزء کتب تحریفی معرفی شده است»؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

ترسم این است سرِ رأسِ تو دعـوا گردد            طاقت نیـزه سـواری چـقَـدَر داری تو؟

مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیه‌السلام

شاعر : حسن لطفی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن قالب شعر : غزل

پلک تو را که ریخته چشم شکسته قابِ تو            وای که بویِ خون دهد روضۀ آب آبِ تو

یک دو خط از مقتلتان کُشت تمامِ خلق را            با دلِ تو چه می‌کـند اینهـمه از کتابِ تو


از کَـفَـنم بـلـند شـد بـوی کـبابِ جـگـرم            سوخـته‌ام زیرِ لـحد از جـگـر کـبابِ تو

شُکر که دستِ ما نبود این عطش حسین جان             لطف دعای مـادر و گریۀ مستجابِ تو

فیض تو می‌رسد اگر گوشه نشین هیئَتیم            از سـرِ مـا نـمـی‌رود ســایـۀ آفـتـابِ تـو

کاش مـدافـعِ حرم کـاش شهـیدِ این عـلم            ما چه کـنیم نام ما ثـبت کـند حـسابِ تو

شب به شب آمدیم تا مرحمِ سینه‌ای شویم            خانه خـراب تر شدیم پـایِ دلِ خرابِ تو

آه که تازه مادری در دل آفـتاب سوخت            وای که سوخت زینب از نالۀ یا رُبابِ تو

: امتیاز

شرح حال حضرت رباب در شهادت حضرت علی اصغر علیه‌السلام

شاعر : حسین ایزدی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

فریاد و ناله داشت ز شب تا سحر رباب           چـشـمش شده پـیـالۀ خون جگـر رباب

تازه عـروس خـانه مـولا چه پـیـر شد           قـدش خـمـیـده است ز داغ پـسر رباب


با گـریـه ربـاب هـمـه گـریـه می‌کـنـند           آتـش زده به جان هـمه با شـرر رباب

زینب به گریه گفت عزیزم دگر بس است           تو گریه می‌کنی چه کند این پدر رباب؟

در خیمۀ رباب دگر قحط آب نیست...           اینجا فـرات ساخـتـه با چـشم تر رباب

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن تحریفی بودن حذف شد؛ همانگونه که بسیاری از علما و محققین همچون علامه بیرجندی؛ شیخ عباس قمی و .... در کتب کبریت احمر (ص ۱۴۱) منتخب التواریخ ( ص ۲۲۴) مقتل تحقیقی (۲۲۹) پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا (ص ۲۴۰) و .... تصریح کرده اند موضوع نبش قبر و سر به نیزه زدن حضرت علی اصغر صحت ندارد و تحریفی است!! این قصۀ جعلی و ساختگی برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ریاض القدس آن هم بدون هیچ استنادی تحریف شده است « کتاب ریاض القدس توسط علما و محققین تاریخی جزء کتب تحریفی معرفی شده است»؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

یک لحـظه از نگـاه عـلی دل نمی‌کـند           نیـزه جلو جـلو رود و پشت سر رباب

زبانحال حضرت رباب در شهادت حضرت علی اصغر علیه‌السلام

شاعر : اسماعیل روستائی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : مثنوی

با آن صدای خسته و اشک مثالی‌اش            گـردیـده باز هـمـدم طـفـل خـیالی‌اش

این روضه زنانه جگـر پـاره می‌کند            دارد ربـاب صحبت گهـواره می‌کـند


یادش بخـیر قِل زدن و خـنده کردنت            یـادش بخـیـر بـوسه پــیوسته بر تنت

وقتش رسیده بود که دندان در آوری            با خنده‌ات از این دلم ای جان در آوری

یادش بـخـیر مـوقـع قـنـداقه بـسـتـنت            یـادش بخـیـر دفـعـه اول نـشـسـتـنـت

می‌خواستم که شانه زنم تازه موی تو            مـادر صدا زنـیم و بیـایم به سوی تو

همواره بود در بـغـلم جای خواب تو            طاقـت نداشـتم به خـدا اضـطراب تو

بابا که می‌رسید لبت بود و بوسه‌هاش            یادش بخیر بال و پری می‌زدی براش

گفتم که راه میروی و ذوق من بپاست            افسوس، روزگار برایم چنین نخواست

تنها رباب را فقط این غصه کرده پیر            با تیر کی گرفـته کجا کودکی ز شیر

حالا فـقـط خـیـال تو مـانده برای من            یـاد لـبـت شـده سـبب گـریـه‌هـای من

مظلـومِ بی‌دفـاع من ای طفـل نازنین            جای تو هست در بغل من نه در زمین

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مستند نبودن تحریفی بودن حذف شد؛ همانگونه که بسیاری از علما و محققین همچون علامه بیرجندی؛ شیخ عباس قمی و .... در کتب کبریت احمر (ص ۱۴۱) منتخب التواریخ ( ص ۲۲۴) مقتل تحقیقی ( ص۲۲۹) پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا (ص ۲۴۰) و .... تصریح کرده اند موضوع نبش قبر و سر به نیزه زدن حضرت علی اصغر صحت ندارد و تحریفی است!! این قصۀ جعلی و ساختگی برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ریاض القدس آن هم بدون هیچ استنادی تحریف شده است « کتاب ریاض القدس توسط علما و محققین تاریخی جزء کتب تحریفی معرفی شده است»؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

مظلومِ بی‌دفاع من ای طـفـل بی‌زبان            جای تو هست در بغل من نه بر سنان

تو رفتی و سپردمت ای غنچه بر خدا            شش ماهه‌ام فدای سرت روی نیزه‌ها

مدح و شهادت حضرت علی اصغر علیه‌السلام

شاعر : علیرضا خاکساری نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفتعلن مفتعلن مفتعلن فاعلن قالب شعر : غزل

گرچه به ظاهر علی اصغر به نظر می‌رسد            باطناً اما عـلـی اکـبـر به نـظـر می‌رسد

خُلقاً و خَلـقاً به رسـول مدنی رفته است            آیـنـۀ حُـسـن بـرادر بـه نـظـر مـی‌رسـد


می‌چکد از لعل لبش کوثر و یاسین و نور            کودک شیرخوار پیمبر به نظر می‌رسد

وقت جلـوسـش به سر دست امـام زمان            حجت حق بر روی منبر به نظر می‌رسد

چشم زمیـن محـو شـکـوه اسـداللهـی‌اش            در دل قنداقه چو حیدر به نظر می‌رسد

کرببلا آمد و شد یک تنه جیـش الحسین            یک نفر اما دو سه لشگر به نظر می‌رسد

در قد و بالا نه ولی در دل و جرأت چرا            با عمو عـبـاس بـرابر به نظـر می‌رسد

بعـد عـلـمـدار عـلـمـدار حـرم مـی‌شـود            بسکه ابوالفـضل دلاور به نظر می‌رسد

با قدمـش با جـنـمش با نفـسـش با دمش            محسن صدیـقـۀ اطـهـر به نظر می‌رسد

مشک، عمو، آب، عطش، خیمه و اشکِ رباب            روضه از اینها که فراتر به نظر می‌رسد

حـرمله گر تیـر سـتم را نزند هم؛ عـلی            با لب خشکش گل پرپر به نظر می‌رسد

: امتیاز
نقد و بررسی

با توجه به اینکه تصریح بر شش ماهه بودن در کتب تاریخی متقدم و معتبر نیامده است و این موضوع برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ذخیرة الدارین آمده است لذا بیت زیر تغییر داده شد، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

می‌چکد از لعل لبش کوثر و یاسین و نور            کودک شش ماهه پیمبر به نظر می‌رسد

بیت زیر به دلیل مستند نبودن موضوع تیر سه شعبه تغییر داده شد. جهت کسب آگاهی بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه فرمائید

حرمله گر تیر سه پر را نزند هم؛ علی            با لب خشکش گل پرپر به نظر می‌رسد